سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سواد رسانه ای(محمد مهدی محمد زاده کارشناس سواد رسانه ای)

پروژه پنج چشم

همکاری نزدیک اطلاعاتی انگلیس و آمریکا در سال 1946 میلادی که در توافق‌نامه «UKUSA» مصوب شد، در نهایت به قرارداد «پنج چشم» و پروژه جاسوسی جهانی «اشلون» منتهی شده است.

 

- پروژه جاسوسی اشلون با استفاده از 120 ماهواره و گیرنده روزانه حدود سه میلیارد تماس تلفنی، فکس و ایمیل را ذخیره می‌کند.

 

- توافق‌های دیگری در جهان بین دولت‌ها با هدف برقراری امنیت متقابل صورت گرفته است که از جمله این توافق‌ها می‌توان به نه چشم و چهارده چشم اشاره کرد که بیشتر شامل کشورهای اروپایی می‌شوند.

 

 

 

 

ادوارد اسنودن افشاگر کنونی و پیمان‌کار سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی این کشور در اسنادی اعلام داشته است که گروه موسوم به «شرکای پنج چشم» عملاً فراتر از برنامه‌های جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA)، اقدام می‌کنند. برای مثال، سرفرماندهی ارتباطات دولتی انگلیس (GCHQ) دارای سیستمی است موسوم به «تمپورا» و در آن اطلاعات شهروندان جمع‌آوری و پردازش می‌شود و البته توجه چندانی به حقوق بشر نمی‌شود. در این روش همه اطلاعات به دقت زیر نظر گرفته می‌شود.

 

دولت‌های انگلیس و آمریکا با شنود مکالمات تلفنی و جاسوسی از فعالیت‌های اینترنتی مردم، جهانیان را با حقیقت شوک‌آوری مواجه کردند. دو پروژه جاسوسی «پریسم» به مدیریت آژانس امنیت ملی آمریکا و برنامه «تمپورا» به مدیریت سرفرماندهی ارتباطات دولتی انگلیس، با هدف شنود مکالمات تلفنی و زیر نظر گرفتن فعالیت‌های اینترنتی مردم به وجود آمده‌اند و نمودی بارز از تجاوز به حریم خصوصی افراد هستند.

 

کابل‌های فیبر نوری ـ انتقال‌دهنده مکالمات و فعالیت‌های اینترنتی‌ای که از انگلیس می‌گذرد ـ آمریکا را به اروپا متصل می‌کنند. در پروژه جاسوسی تمپورا، انگلیس با نفوذ به این کابل‌های فیبر نوری تمام اطلاعات انتقالی مردم را جمع‌آوری و در سرفرماندهی ارتباطات دولتی انگلیس ذخیره می‌کند. از سوی دیگر، اکثر فیبر نوری‌هایی هم که از شمال اروپا خارج می‌شوند، از انگلیس عبور می‌کنند.

 

 

 

منتشر نشود/// شرکای جاسوسی «پنج چشم»؛ از جنگ سرد تا جنگ دیجیتال/ سوابق و روش‌های جاسوسی

1. نقشه کابل‌های فیبر نوری جهان

 

 

 

طبق اسناد موجود سری منتشر شده توسط روزنامه گاردین، روزانه 600 میلیون مکالمه تلفنی از سراسر جهان توسط سرفرماندهی ارتباطات دولتی انگلیس ضبط می‌شود. ناگفته نماند که این اداره تمامی یافته‌ها و اطلاعات آژانس امنیت ملی آمریکا را نیز در اختیار دارد و بالعکس.

 

در حدود 850 نفر در آمریکا برای تجزیه و تحلیل داده های بسیار زیاد آژانس امنیت ملی آمریکا و یا داده هایی که از متحدان این کشور به دست آمده است، در این سازمان مشغول کار هستند. آژانس امنیت ملی آمریکا نیز یافته‌های خود در پروژه پریسم را در اختیار سرفرماندهی ارتباطات دولتی انگلیس قرار می‌دهد.

 

البته چنین همکاری نزدیکی در سال 1946 میلادی در توافق‌نامه «UKUSA» مصوب شده است که در نهایت به قرارداد «پنج چشم» و پروژه جهانی «اشلون» منتهی شده است.

 

 

 

منتشر نشود/// شرکای جاسوسی «پنج چشم»؛ از جنگ سرد تا جنگ دیجیتال/ سوابق و روش‌های جاسوسی

دانلود متن توافق‌نامه UKUSA

 

 

 

ریشه‌یابی تشکیل شرکای پنج چشم

 

سرفرماندهی ارتباطات دولتی انگلیس به عنوان سازمان پایه و مرکزی در جامعه اطلاعات نظامی انگلیس، ریاست شرکای پنج چشم را بر عهده دارد. این سازمان پس از کسب دهه‌ها تجربه و ثبات، نمونه خودش را در ایالات‌متحده با عنوان آژانس امنیت ملی آمریکا راه‌اندازی کرد و سپس در دیگر کشورهای آنگلوساکسون این عمل را انجام داد تا نهایتاً گروه پنج چشم را رقم زد. گفته می‌شود که انگلیس مغز متفکر شرکای پنج چشم و آمریکا حامی مالی آن است. مدارک نشان می‌دهد آژانس امنیت ملی آمریکا، به صورت مخفیانه 160 میلیون دلار بودجه در اختیار سرفرماندهی ارتباطات دولتی انگلیس قرار داده است.

 

 

در اکتبر 1914 و کمی پس از آغاز جنگ جهانی اول، انگلستان گروهی با عنوان اتاق 40 ایجاد نمود تا با استفاده از آن ارتباطات دشمن را زیر نظر بگیرد. پس از اتمام جنگ، دولت انگلیس تصمیم گرفت این سیستم جاسوسی را گسترده‌تر کند. از این رو، پس از مدتی این اتاق فکر به یک سازمان اطلاعاتی قدرتمند به نام مرکز کد و رمزنویسی دولتی (GC&CS) تبدیل شد. این سازمان نقش زیادی در پیروزی متفقین داشت. پس از اتمام جنگ جهانی دوم، دولت انگلیس که در زمان جنگ مراکز مهم نظامی‌اش مورد تهدید از سوی آلمان نازی قرار گرفته بود تصمیم گرفت برای جلوگیری از تکرار این رویدادها، مرکز کد و رمزنویسی دولتی را به آمریکا منتقل و همکاری سایبری‌اش را با آمریکا تقویت کند. پس از آن در سال 1946 میلادی، دولت انگلیس نام مرکز کد و رمز دولتی (GC&CS) را به سرفرماندهی ارتباطات دولتی انگلیس تغییر داد و توافق‌نامه «UKUSA» را با آمریکا امضا کرد. گفته می‌شود هدف از این توافق‌نامه (سیگنال) بوده است. بعد از امضای این قرارداد، سرفرماندهی ارتباطات دولتی انگلیس و آژانس امنیت ملی آمریکا، اطلاعات جاسوسی درباره شوروی سابق، جمهوری خلق چین و چندین کشور اروپایی را با هم به اشتراک گذاشتند. به موجب این قرارداد سرفرماندهی ارتباطات دولتی انگلیس موظف بود بر فضای سایبر جهانی نظارت داشته باشد و این اطلاعات را با واحدهای آمریکایی به اشتراک بگذارد. با کمک آمریکا و انگلیس سازمان‌های امنیت سایبری در کانادا با نام پایگاه امنیت ارتباطات کانادا (CSEC)، اداره سیگنال‌های استرالیا (ASD) و اداره امنیت ارتباطات دولتی نیوزلند (GCSB) با فاصله زمانی چند سال نسبت به هم تأسیس شدند و پس از شروع کار به توافق UKUSA پیوستند. پس از آن نام شرکای پنج چشم بر کشورهای عضو این قرارداد گذاشته شد.

 

 

 

منتشر نشود/// شرکای جاسوسی «پنج چشم»؛ از جنگ سرد تا جنگ دیجیتال/ سوابق و روش‌های جا

2. کشورهای عضو شرکای پنج چشم (انگلیس، آمریکا، نیوزلند، کانادا و استرالیا

 

برای شناخت چرایی انتخاب استرالیا، نیوزلند و کانادا باید یادآور شد که در قرن نوزدهم، انگلیس بزرگ‌ترین قدرت امپریالیستی در جهان بود، اما امروزه دولت انگلیس ترجیح می‌دهد بیشتر سیاست‌های خارجی‌اش را از طریق کشورهای انگلیسی زبانی که قبلاً مستعمره این کشور بودند از جمله نیوزلند، کانادا و استرالیا اعمال کند. این بدین دلیل است که استعمار انگلیس در قرن‌های گذشته تصویری منفی از این کشور در نظر کشورهای دیگر ساخته است و بدین سبب این کشور برای پیشبرد اهداف خود نیاز به کمک گرفتن از کشورهای دوست و متحد خود دارد تا بتواند پشت نام آن‌ها مخفی شود. این کشورها و چند کشور دیگر اتحادیه کشورهای هم‌سود را تشکیل می‌دهند و انگلیس در رأس این اتحادیه قرار دارد. با توجه به اختیاراتی که انگلیس در این کشورها و بالأخص سه کشور کانادا، استرالیا و نیوزیلند دارد می‌توان گفت این کشورها هنوز جزئی از انگلیس محسوب می‌شوند و تا حد زیادی تابع دستورات این کشور هستن

 

در ابتدا شرکای پنج چشم به منظور نظارت بر شوروی سابق و بلوک شرق، سیستم نظارتی اشلون (ECHELON) را ساختند. گفته می‌شود که در آغاز کار هدف از ایجاد چنین سیستمی مبارزه با تروریسم بوده است. با این حال، بعدها از آن برای نظارت بر مکالمات افراد عادی و همچنین مقامات کشورها استفاده شد.د.)سوسی این دو کشور در حوزه جاسوسی ارتباطات 


رضا خان نتوانست اما اینستاگرام توانست..

این روزها در سال 1314 هجری شمسی، قیام خونین مسجد گوهرشاد مشهد علیه کشف حجاب اتفاق افتاد. این واقعه پس از نقشه شوم رضاخان برای اجباری کردن کشف حجاب و در راستای اتفاقات پیش آمده در آن ایام است. اعتراضات و سخنرانی‌های علما و مجتهدین از جمله علمای مشهد ناکام ماند تا این که جمع زیادی از معترضان در مسجد گوهرشاد مشهد متحصن شدند. حکومت رضاخان نیز مردم را در آنجا به خاک و خون کشید. هر چند آمارهای متفاوتی از شهدا و مجروحین این قیام نقل می شود، اما آنچه که در واقعه گوهرشاد مسلم است، پای کار بودن مردم و جوشش غیرت دینی و ملی برای جلوگیری از به تاراج رفتن ارزش ها بود.

 

متأسفانه امروز بعد از گذشت بیش از 80 سال از قیام مسجد گوهرشاد، کاری که در نهایت رضاخان نتوانست انجام دهد، در نبود یک حکمرانی و ساز و کار مشخص در عرصه فضای مجازی، پلتفرم هایی نظیر اینستاگرام توانستند حداقل بر روی بخشی از جامعه ما انجام دهند! آن هم خیلی نرم، شیک و اتوکشیده؛ اتفاقاً برای این کار از افراد مذهبی و انقلابی هم کمک گرفته شد! در این راستا ادبیاتی تولید و ترویج داده شد که به اشتباه در دهان برخی از مردم و مسئولین جاری گشت و ظاهر آن نیز بسیار فریبنده بود. اگر همان حساسیت های سابق که در زمان قیام مسجد گوهر شاد وجود داشت، در مورد فضای مجازی هم بود، شاید امروز کشورمان به یک الگو و نمونه تمام عیار زیست پاک و اخلاق مدارانه در فضای مجازی، آن هم در سطح جهانی تبدیل می شد.

 

البته به این نکته هم باید اشاره کنیم که عواملی مثل رواج بدحجابی و یا حتی بعضاً کشف حجاب در جامعه، معلول عوامل متعددی است که در جای خود قابل بررسی است و نمی توان همه چیز را به گردن فضای مجازی انداخت؛ اما بررسی رفتارهای اجتماعی در ما قبل و ما بعد ورود شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام به ایران نشان می دهد که یکی از عوامل اصلی بروز این ناهنجاری ها در این سطح و به طور کلی تحت تأثیر قرار گرفتن سبک زندگی و اعتقاد مردم، رها کردن فضای مجازی و به طور خاص، ضریب دادن به شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام است.

 

از این نکته هم نگذریم که مشکلات موجود اساساً منحصر در موضوع حجاب نیست، بلکه امروز در فضای مجازی رهاشده و بی مدیریت، اساساً شاهد یک زندگی اجتماعی پرخطر همراه با تعرض به حقوق دیگران و بازی با منافع کشور و مردم هستیم. این یعنی اینکه متأسفانه در مقیاس گسترده، فضای مجازی به عنوان حقیقتی از زندگی پذیرفته نشده و برای آن برنامه ریزی مناسب صورت نگرفته است.

 

 

 

مقام معظم رهبری بارها نسبت به ول بودن فضای مجازی و یا مدیریت آن از جای دیگر، هشدار داده اند اما باز هم در این زمینه دقت صورت نمی گیرد. ایشان فرمودند: «فضای مجازی بدون اختیار ما، از بیرون از اختیارِ ما دارد مدیریّت می‌شود. فضای مجازی یک چیزی نیست که آدم بتواند مثل یک آب روانی هر جور که میخواهد از آن استفاده بکند؛ دیگران دارند این آب را به یک سمتی که خودشان میخواهند هدایت میکنند؛ آنها دارند این فضا را... هدایت و مدیریّت میکنند. ما نمیتوانیم بی‌کار بنشینیم در مقابل او؛ ما نمیتوانیم مردممان را که با فضای مجازی ارتباط دارند، بی‌پناه رها کنیم». 1399/06/02

 

عده ای عمداً یا سهواً اینگونه جملات را بسته شدن فضای مجازی تعبیر می کنند؛ اما چنین چیزی نه ممکن است و نه معقولانه. ضمن اینکه یک خلط بزرگ هم در این مواقع صورت می گیرد و آن این است که تا از یک جایی از فضای مجازی انتقاد می شود، عده ای که طرفدار هرج و مرج و بی بند و باری هستند، مغالطه کرده و این انتقاد منتقدین را به کلیت فضای مجازی و بسته شدن اصل فناوری نسبت می دهند. در حالی که میان اصل فناوری با نوع مدیریت فناوری تفاوت وجود دارد.

 

مقام معظم رهبری معتقدند که سرعت اینترنت باید افزایش پیدا کند اما با یک ساز و کار مشخص: «امروز بهمنی از گزاره‌های درست و نادرست دارد روی سر مراجعین اینترنت ما فرود می‌آید؛ ما چرا باید اجازه بدهیم آن چیزهایی که برخلاف ارزشهای و اصول مسلّمه‌ی ما است، به‌وسیله‌ی کسانی‌ که بدخواه ما هستند، در داخل کشور توسعه پیدا کند؟ نه. کاری کنید که از منافع و سودها و بهره‌های فضای مجازی همه بتوانند استفاده کنند، سرعت اینترنت را افزایش هم بدهید امّا در آن چیزهایی که به ضرر کشور شما، جوان شما و افکار عمومی شما نیست» 1396/03/22

 

از سوی دیگر، سخن اصلی این است که هر فناوری با خود یک فرهنگ و فلسفه ای به همراه دارد، در صورتی که زیرساخت های اجتماعی و فرهنگی آن در هر کشوری فراهم نشود، قطعاً این فرهنگ و فلسفه صاحبان آن فناوری است که در جامعه جاری می شود؛ بنابراین در این راستا ما دو وظیفه داشته ایم و خواهیم داشت؛ اول اینکه خودمان صاحب فناوری شویم، به گونه ای که در حوزه های حیاتی و مهم فضای مجازی نه تنها بی نیاز از غرب باشیم، بلکه فناوری خودمان را به سایر نقاط دنیا نیز صادر کنیم؛ دوم اینکه متناسب با هر فناوری، پیوست فرهنگی و اجتماعی آن را هم باید داشته باشیم.

 

بیشتر بخوانید:

بفرمایید تولید و انتشار «حقایق تحریف شده» با خیال راحت!

مسئولان آمریکایی در پی منافع ملی؛ مسئولان ما گرفتار رودربایستی

حکومت خودمختار اینستاگرام در دل جمهوری اسلامی

 

 مقام معظم رهبری، در جایی می فرمایند: «ما گفتیم مسائل اقتصادی و مسائل گوناگون مهم پیوست فرهنگی داشته باشد، معنای آن این است که یک حرکت اساسی که در زمینه‌ اقتصاد، در زمینه‌ سیاست، در زمینه‌ سازندگی، در زمینه‌ فنّاوری، تولید، پیشرفت علم میخواهیم انجام بدهیم، ملتفت لوازم فرهنگی آن باشیم». 1392/09/19

 

متأسفانه در مجموع، رویکرد مردم و مسئولین در برابر شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام، از همان ابتدا یک رویکرد منفعلانه بود. مثلاً از همان ابتدا وعده و وعید هایی داده شد که جلوی محتوای مبتذل و نامناسب گرفته می شود و بعضاً طرح هایی داده شد که به شکست انجامید. بعد از آن حتی سخن از مذاکره با اینستاگرام مطرح شد، اما خبری از مذاکره هم پیدا نشد. همین حین که کم کاری ها صورت می گرفت، به مرور زمان، مردم فعالیت های خود را در این نوع پلتفرم ها گسترش دادند و متأسفانه بعضی از مسئولین کشور به جای استانداردسازی این فضا و فراهم کردن زمینه استفاده صحیح مردم از آن و تأمین منافع کشور و مردم از این بسترها، بر این مسیر نادرست صحه می گذاشتند و اتفاقاً نسبت به کم کاری و اهمال خود، افتخار هم می کردند!

 

کار به جایی رسید که هنوز بعد از گذشت سال ها از فعالیت یک پلتفرم در ایران، این پلتفرم نه نمایندگی و دفتر رسمی در کشور دارد و نه به قوانین کشور متعهد است و به وضوح شاهد هستیم که حکومتی خودمختار در دل جمهوری اسلامی به راه انداخته است. جالب اینجاست که در کشورهای دیگر شاهد هستیم که با وجود اسلامی نبودن حکومت آنها، پلتفرم ها پاسخگو هستند و در صورت رعایت نکردن قانون، جریمه شده و با آنها برخورد می شود

منبع جهان نیوز

http://www.jahannews.com/report/769645


شبکه ملی اطلاعات

شبکه ملی اطلاعات چیست؟

متاسفانه به دلیل عدم اطلاع رسانی دقیق، درست و به اندازه درباره این شبکه، به محض اینکه کاربران ایرانی این نام را می شنوند، افکاری مانند اینترنت محدود و بسته و به دور از ارتباطات بین‌المللی به ذهنشان خطور می کند. بنابراین، نیاز است که در این زمینه اطلاعات دقیقی به مردم داده شود تا نگرانی های احتمالی شان رفع شود.

 

به طور کلی، مردم ماهیت این شبکه را به خوبی نمی شناسند و درباره آن اطلاعات دقیقی ندارند. همین موضوع موجب سردرگمی آنان شده است. همانطور که گفتیم، دلیل ناآگاهی مردم، عدم اطلاع رسانی است. بنابراین، در مطلب حاضر به تعریف شبکه مورد بحث می پردازیم تا مفهوم آن را روشن کنیم و ابهامات احتمالی را برطرف نماییم. با ما همراه باشید.

 

در تعریف شبکه ملی اطلاعات می توانیم بگوییم که این شبکه پروژه‌ای برای توسعه شبکه زیرساخت امن و پایدار ملی در ایران است. این شبکه با نام‌های دیگری مانند اینترنت ملی، اینترانت ملی ایران و شبکه ملی اینترنت نیز شناخته می‌شود. بر اساس تعریفی که در تبصره 2 ماده 46 قانون برنامه پنجم توسعه درباره شبکه مورد بحث آمده است و شورای عالی فضای مجازی نیز آن را تصویب کرده، شبکه ملی اطلاعات کشور، شبکه‌ای مبتنی بر قرارداد اینترنت (آیپی)، به همراه سوئیچ‌ها و مسیریاب‌ها و مراکز داده‌ای است. به صورتی که درخواست‌ های دسترسی داخلی و اخذ اطلاعاتی که در مراکز داده داخلی نگهداری می‌شوند، به هیچ‌وجه از طریق خارج کشور مسیریابی نشود و امکان ایجاد شبکه‌های اینترانت، خصوصی و امن داخلی در آن فراهم شود.

 

 

تاریخچه مختصری درباره ایده شبکه ملی اطلاعات

خوب است بدانید که ایده اولیه شبکه ملی اطلاعات در سال 1384 در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تحت عنوان «اینترنت ملی» و «شبکه ملی اینترنت» مطرح شد. مراحل مطالعاتی این پروژه در دولت نهم انجام شد، در ادامه، این پروژه در سال 1389 با عنوان «شبکه ملی اطلاعات» در قانون برنامه پنجم توسعه گنجانده شد. هدف مسئولان این بود که کار این برنامه تا سال 1395 به اتمام برسد و بهره برداری از آن آغاز شود. تا پایان دولت دهم اصلاحاتی در طراحی این شبکه صورت گرفت و مرحله آزمایشی و پایلوت آن انجام شد.

 

در دولت یازدهم، الزامات این شبکه توسط شورای عالی فضای مجازی تعیین و نسخه اولیه آن افتتاح شد. این نسخه شامل مرکز تبادل ترافیک داده زیرساخت و کارساز نام دامنه ملی می‌شود. همچنین این شبکه امکان تفکیک ترافیک داخلی و خارجی شبکه را فراهم می‌کند تا رشد تولید محتوای داخلی و استفاده بیشتر از ترافیک داخلی امکان پذیر شود، هزینه‌های ترافیک کاهش پیدا کند و سرعت اینترنت افزایش یابد.

 

جالب است بدانید که بر خلاف تصور عموم، اینترنت ملی هیچ ارتباطی به محدود کردن اینترنت ندارد و صرفا نوعی گردش اطلاعات در بستر داخلی است. در این طرح با نگاهی به محتواهایی که بیشتر مورد استفاده مردم قرار می گیرند، مثل فیلم و سریال و یا شبکه های پیام رسان، این اطلاعات وارد بستر پهنای باند داخلی می شوند تا سرعت و کیفیت بسیار بهتری را برای کاربر به ارمغان بیاورند.

 

 

 فواید شبکه ملی اطلاعات

 

ارائه خدمات الکترونیک در بستر شبکه ملی اطلاعات

ارائه خدمات دولت الکترونیک مانند آموزش، بهداشت و درمان و یا حتی مصاحبه های اینترنتی از جمله مزیت های اینترنت داخلی به شمار می رود. نمونه بارز این نوع مصاحبه ها، مصاحبه برخط محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات بود. طی این مصاحبه، کاربران با ارسال کامنت سوالات خود را از وی پرسیدند.

 

افزایش سرعت اینترنت

 

اگر علاقمند به اخبار تکنولوژی هستید، حتما می دانید اینترنت داخلی موجب افزایش سرعت اینترنت می شود. در همین ارتباط خوب است بدانید که کره جنوبی پرسرعت ترین اینترنت جهان را در اختیار کاربرانش قرار می‌دهد.

اینترنت ملی یکی از دلایل اصلی سرعت پیشرفته اینترنت در این کشور است. گفتنی است، که کره جنوبی از نظر آمادگی الکترونیک و پهنای باند رتبه نخست را در دنیا دارد. جالب اینکه، 80 درصد پهنای باند این کشور داخلی است. به این معنی که 80 درصد شبکه اینترنت این کشور بی‌نیاز از ارتباطات خارجی است و ارتباطات و انتقالات دیتای آن در داخل شبکه به گردش در می‌آید.

 

استقلال

با عملیاتی شدن طرح اینترنت داخلی در ایران، حتی در صورتی که اینترنت در فضای جهانی به هر دلیلی با مشکل مواجه شود، کاربران در داخل کشور می توانند از شبکه ملی استفاده کنند و نیاز خود را بر طرف نمایند. به این ترتیب، وابستگی به منابع خارجی اینترنت از بین می رود و استقلال در این زمینه برای کشور به دست می آید. از آنجائیکه یکی از اهداف مهم جمهوری اسلامی، دستیابی به استقلال است، این موضوع اهمیت زیادی دارد.

 

 

ارزان تر شدن اینترنت

یکی دیگر از فواید شبکه مورد بحث این است که منجر به کاهش هزینه اینترنت خواهد شد. بنابراین، یکی از جنبه های مهم این طرح، بعد اقتصادی آن است که به نفع دولت و مردم است. به عبارت دیگر، اینکه دیتاهای پرطرفدار مستقیما بر روی شبکه داخلی به گردش در آید و یک بار به خارج و داخل کشور برنگردد، به سود همه خواهد بود.

 

 

قدرتمندی در برابر سایر کشورها

واقعیت این است که در حال حاضر با نداشتن شبکه ملی اطلاعات به قدرتمند شدن سایر کشورها در برابر خودمان از طریق دسترسی آنها به اطلاعات کاربران ایرانی کمک می کنیم. در این شرایط، در رقابت دنیای اینترنتی، بازی را به طرف مقابل واگذار کرده‌ایم. به این ترتیب، بسیار ضروری است که در راستای عملیاتی شدن این طرح گام برداریم و به قدرتمندی هر چه بیشتر خودمان کمک کنیم.

 

 امنیت اطلاعات کاربران

 

با توجه به اقدامات خرابکارانه گسترده توسط دولت های متخاصم علیه جمهوری اسلامی ایران در حوزه سایبری، باید تدابیری در این زمینه اندیشیده شود. اینترنت داخلی بستری ایجاد می کند که بتوان جلوی این خرابکاری ها را تا حد زیادی گرفت. به این ترتیب، درخواست هایی که از خارج کشور فرستاده می شوند از طریق یک درگاه مشخص وارد می شوند و قابل کنترل و مسدود کردن خواهند بود. به این ترتیب، می توانیم امنیت اطلاعات کاربران را تضمین نماییم و فضای امن تری را برای آنان به وجود بیاوریم.

 

اهمیت راه اندازی شبکه ملی اطلاعات

به گفته برخی کارشناسان، کاهش وابستگی به شبکه جهانی اینترنت، مهمترین دلیل پیاده ‌سازی شبکه ملی اطلاعات است. در این چارچوب، تجهیزات و زیرساخت‌های لازم برای مدیریت یک شبکه‌ سراسری اطلاعاتی و ارتباطی ملی در کشور فراهم می شود. به طوریکه چنانچه جامعه‌ جهانی، ایران را از دسترسی به شبکه جهانی اینترنت محروم کند یا دسترسی ایران به شبکه جهانی به هر دلیلی قطع شود، ما می توانیم تا حد زیادی به توانایی‌های خود متکی باشیم و مستقل عمل کنیم. گفتنی است، امکان تحریم اینترنتی ایران، همانند انواع تحریم های ناعادلانه دیگری که علیه کشورمان اعمال شده است، وجود دارد. از سوی دیگر، به دلیل رخدادهای فیزیکی مانند قطع کابل‌ها و… نیز ممکن است دسترسی ایران به اینترنت جهانی دچار اختلال شود.

وجود شبکه ملی اطلاعات، دسترسی امن و پایدار به سرویس‌های ملی را برای کاربران مهیا می کند و شرایط را برای بهره مندی آن ها از پهنای باند بسیار بالایی برای ارتباط و انتقال اطلاعات فراهم می کند. زیرا بستر اجرای این طرح، شبکه ملی فیبر نوری ایران است. این شبکه توسط شرکت ارتباطات زیرساخت، توسعه داده شده و در پایان سال 89 به بیش از 155 هزار کیلومتر در سراسر کشور گسترش یافت.

به طور کلی، با کمی دقت در تحولات بین المللی در عرصه سایبری می توانیم به اهمیت اینترنت داخلی پی ببریم. در همین ارتباط می توان به این مسئله مهم اشاره کرد که در حال حاضر کشورهای متعددی در جهان به اهمیت اینترنت داخلی پی برده اند. به طوریکه کشورهایی مانند آلمان، روسیه، برزیل، چین و... اقدامات مهمی در این راستا انجام داده اند.

 

 جمع بندی

در جمع بندی می توان گفت که به سبب مخاطرات امنیتی کشور و حملات سایبری پی در پی به ایران، باید هرچه زودتر به سیستم اینترنت داخلی به طور کامل دست پیدا کرد. از سوی دیگر، نیاز است که اطلاع رسانی دقیقی دربارهشبکه ملی اطلاعات انجام شود تا بتوانیم از فواید آن بهره ببریم و به اینترنت امن، ارزان و مستقل دسترسی داشته باشیم.

 

محمد مهدی محمد زاده)